محل تبلیغات شما
زندگی خیلی سخت تر از اون چیزی بود که پدر میگفت . گاهی وقتها توی زندگی به جایی

می رسی که حس میکنی تمام سختی های زندگی انگار برای تو بوده . البته بسته به

تعبیری که تو از سختی های زندگی داری . خیلی وقتها نبود پول و آسایش حتی یک ذره

هم نمی تونه حالت رو بد کنه . حتی تلاش و کار زیاد هم هیچ لطمه ای بهت نمی زنه . اما

وقتی حس کنی روحت خسته ست وقتی حس نداری نگاهی به تقویم بندازی و آمدن اردیبهشت

هم نتونه حالت رو بهتر کنه وقتی نمی تونی این هوای بهاری باشی و ریه هات رو

از این هوای بهاری پر و خالی کنی یا حتی بارونهای وقت و بی وقت بهار هم تو رو عاشق

نکنه . یا بوی یاس تو باغچه هم نتونه چشم تو رو به بهار و رازقی و یاس خیره کنه وقتی

دلیل تمام دلتنگی ها و بهانه گیریهات رو تقصیر بهار و هوای بهاری بندازی و افسردگی رو

به تغییر فصلها ربط بدی و در مورد بهار اینطور قضاوت کنی و به روی خودت نیاری که چی به

سر روحت آمده . آنوقت متوجه می شی زندگی خیلی سخت تر از آن چیزی بوده که

پدر میگفت .دلم یک آرامش عجیب میخواد آرامش که منو با تمام خوبی فصلها آشتی بده

روحم تشنه بهشت دومین ماه ساله .روحم آشتی با اردیبهشت را . بوی گلهای یاس

باغچه را .روزهای آفتابی اما بارانی بهار را سبزی باغچه را .روحم بهار را کم دارد .

تنها رفیقم ببخش ....

بهانه های زندگی .....

برای روح خسته خودم

رو ,بهار ,زندگی ,هم ,تو ,یاس ,هوای بهاری ,بهار را ,بهار و ,حالت رو ,هم نتونه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یه دختر نسبتا خوب فولاد مارکت